نافرمانی مدنی بسترها و نتایج ؟
✍️ رسول بداقی
🟢 نافرمانی مدنی نتیجه ی تربیت اجتماعی و تمرین عملی ومیدانی تک تک افراد دربسترجامعه درقالب تشکیلات است. نافرمانی مدنی والاترین جایگاه در کنشهای میدانی است.زیرا هزینه ی برگزاری آن پایین، فرصت برای اندیشیدن بیشتر وپیامدهای بهتری در پیش رودارد.
باهمه ی این برتریها،برای انجام نافرمانی مدنی، پرسشهایی پیش روی طرفداران نافرمانی مدنی هست:
آیابسترنافرمانی مدنی درایران فراهم است؟
نافرمانی مدنی برای به انجام رسیدن به چه بسترهایی نیازدارد؟
آیانافرمانی مدنی ماآگانه، مردم محور است یا قهرمان محور ؟ سازمان یافته،هدفمند،با برنامه وزمانبندی شده است،یاهیجانی وپیروی کورکورانه از رهبرانی است،که خودلبریزازاحساس وهیجان هستند؟
آیاجامعه ی نافرمان ما،دارای تفکرتیمی هستند؟ آیا جامعه ی نافرمان ماازپایین به بالاشکل یافته،یا توده وار و ازبالابه پایین است؟
🟡 آیاتفکرتیمی وسیستمی برروابط جامعه ی نافرمان ما حاکم هست یا تفکر فردی ؟ یعنی : تک تک بازیکنان، پیروزی و شکست تیم را پیروزی و شکست خودمیدانند؟ برای همدیگرفرصت سازی می کنند؟ اشتباهات همدیگررامی بخشند،یااز آن به عنوان چماقی برای سرکوب همدیگر بهره برداری می کنند؟دربرابراشتباهات خودازهم تیمی خودپوزش می خواهند؟خودرایک جزء کوچک ازسیستم و تیم میدانند،یاتیم رادرخدمت خودمی پندارند؟بین آنان عواطف انسانی ومنطق رفتاری برقرار است؟ هنروتوانایی خودرادرخدمت تیم می دانند،یا تیم رانردبانی آرزوهای خود؟ ازدخالت درکار سایر اجزای تیم خودداری می کنند؟ تقسیم کاردارند؟منافع جمع رابه منافع فردترجیح می دهند؟اساسنامه وقراردادنوشته شده ای دارند؟برنامه ریزی کوتاه مدت،میان مدت وبلندمدت دارند؟ آیابرروابط تشکیلاتی وفردی آنان منطق وقانون نوشته شده حاکم است، یابرای حل مشکلات تصمیمات مقطعی و آنی می گیرند؟
🔵 ما درزندگی اجتماعی امروزبا چند واژه ی کلیدی روبرو هستیم. 1. استبداد 2. دموکراسی
#کلیدواژه ی_استبداد مجموعه ای از رفتارها ، گفتارها و پندارهایی است مانند : مطلق گرایی ، منیت ، سرکوب ، ترجیح منافع فردی بر منافع اجتماعی ، بایدها و نبایدهای جبرگرایانه ، تحکم و بی منطقی. استبداد از جنس توحش ، بدویت ، منیت ، بی بندو باری ، اختیارات بیکران و… است.
#کلیدواژه ی_دموکراسی نیز مجموعه ای از رفتارها ، گفتارها و پندارهایی است مانند : تکثرگرایی ، اندیشه ورزی ، ترجیح منافع گروهی برمنافع فردی، شایستگی ، اقناع و….، در دموکراسی منتقدین را باید با اندیشه و منطق قانع کردم ، اما در استبداد ، ابزار قانع کردن منتقدین زور و سرکوب است. دموکراسی باید در همه ی رفتارها و گفتارهای هرفرد نمود داشته باشد ، دموکراسی وقت شناسی است ، احترام به چراغ قرمز است ، از جنس ادب و احترام به دیگران، در رفتار، گفتار حتی در نگاهها است، نریختن زباله در کف خیابان است ، مشورت با خانواده در امورات زندگی و…. است. آموزش کارگروهی است آموزش رقابت سالم است. آموزش بخشندگی است.
🟠 دموکراسی از جنس مراقبت ، آموزش ، تمرین ، حرث کردن اخلاقیات ناپسند و… است. دموکراسی تمرین زیستن در اجتماع از جنس محدودیت ، قانون و حقوق اجتماعی است. دموکراسی از دوران کودکی آغاز می شود، دموکراسی تکرارمحفوظات ذهنی نیست ، بلکه تمرین رفتار و تجربیات عملی است. دموکراسی با خواندن کتاب بدست نمی آید ، همانطور که هیچ خیاطی صرفا با خواندن کتاب خیاطی نیاموخته است.
تمرین دموکراسی در جامعه ی مدنی در نهاد خانواده ، مدرسه و سایرنهادهای مدنی – اجتماعی انجام می شود. در بازیهای کودکان و بزرگسالان ، در ورزش های گروهی در مشارکتهای گروهی،درمسافرتهای گروهی،در تشکلهای صنفی وسیاسی،درموسیقی و و و
امابستراستبداد بی بندو باری، تکبر، خودمحوری و افزون خواهی است.
تمرین دموکراسی،بایستی بوسیله ی سیاسیون حاکم آموزش داده شود،که همه ی ثروت و قدرت یک کشور در دست آنهاست .
آموزش دموکراسی در تضاد با ماهیت حاکمیت های مستبد است ، بی گمان چنین حاکمانی در راستای سرکوب آموزشهای دموکراسی کار می کنند.
در چنین شرایطی مردم اجتماع و آگاهان جامعه، چاره ای جز این ندارند که باآزمون و خطا و بطورتجربی در راستای آموزش دموکراسی تلاش کنند. اگرچه این روش آموزش، زمان بر و انرژی بر خواهد بود.
پایان سخن اینکه : درنافرمانی مدنی بهتراست، عمومی ترین خواسته هامحور نافرمانی مدنی باشد،یعنی دغدغه ی آماربیشتری از مردم باشد، تا از پشتیبانی بیشترین بخش جامعه بهره مندشود.
نافرمانی مدنی آگانه (مردم محور ،سازمان یافته ، تشکیلاتی، هدفمند، بابرنامه،مردم ساخته ) نتیجه اش برقراری دموکراسی ،ر فاه، آزادی وانسان مداری است،اما نافرمانی مدنی ناآگانه(ازبالابه پایین،قهرمان محور،بدون برنامه،بدون زمان بندی وبدون هدف مشخص) پیامدش بازتولید استبدادخواهد بود. 🏁
برگرفته از فیسبوک آقای بداقی