با زبونسازی سازمان برنامه و استاندارسالاری در جمهوری اسلامی ، کشور به ویژه از دیدگاه زیستبوم ، به سوی نابودی کشانده شد که نمونه های آن عبارتند از دهها هزار چاه ژرف بدون پروانه و در نتیجه کاهش فاجعهبار آبهای زیرزمینی ، نشستِ دشتها و زیانهایی که بر طرف کردن آنها ، در صورت برقراری نظامات تازه ، نیاز به چند دهه دارد ؟!
خشکاندن زایندهرود ، خشکاندن دریاچهی ارومیه ، خشگاندن تالابهای کشور ، دایمیشدن گردوخاک ، توفان شن ، ریزگردها در بسیاری از جاهای کشور و حتا در شهر تبریز و …
با زبونسازی سازمان برنامه و « استاندار سالاری » بودجه های استانی دربست در اختیار استانداران قرار گرفت و از نظر آنان ، بلوارسازی و اجرای طرحهای نمایشی در شهرها ، به کارهایی مانند مبارزه با شنهای روان ، تاغکاری ، مالچپاشی ، شتشوی خطهای انتقال برق در مناطق گردوخاکخیز کشور ، کارهای زیربنایی درازمدت که به عمر استانداری « قد نمیدهد » مقدم شمرده شد و افزون بر آن به جای نشاندن افراد صاحب صلاحیت بر کرسیهای تصمیمگیری ، استفاده از « ذخایرِ » بیسواد و طلبکار از ملت و مردم و کشور با مدارک دانشگاهی خریداری شده از پاساژهای روبروی دانشگاه تهران و تایید استادان آنچنانی مانند خود ، کار کشور را به این جا کشانده است که در همهی زمینهها به بنبست رسیده است حتا در پیشپا افتادهترین کارهای جاری کشور .
سرانجام به دنبال قطع پیاپی برق ، آب و … در استان خوزستان که موجب آن نشستن خطهای انتقال نیرو و مقرهها بر پایهی برنامه و صرف هزینههای آن در جاهای دیگر و یا حیف و میل آن بود ، سرانجام رییس جمهور اسلامی برای « ماست مالی » و پاک کردن صورت مساله ، یک روز به خوزستان رفت و این « فضاحت ملی » در خوزستان و به ویژه شهر اهواز را به گردن « منکرات » انداخت . وی با کمال بیشرمی گفت : « در برخی روایات [ ؟!] آمده اگر معروف را زیر پا گذاشتید و منکر ترویج شد، عذاب الهی نازل میشود و برخی عذابها نیز همین است که ما میبینیم . منکر تنها دروغ نیست و معروف هم تنها نماز و روزه نیست بلکه هر کار زشت ، نادرست و ناپسند منکر و هر کار شایسته و درست معروف است. اگر ما سرزمین را آباد و درختکاری را احیا کنیم نیز جزو معروف است » ؟!
این در حالی است که مهم ترین عامل « دستساز » ریزگردها در خوزستان ، خشگ کردن تالاب هوزگان ( هور بزرگ) در کشور است . به گزارش دیدارگاه ( تارنما / سایت ) اتحادیه صادرکنندگان نفت ، گاز و پتروشیمی :
نفت ، میهمانی که صاحبِ خانه شد
هورالعظیم [هوزگان ] ، از مهمترین تالابهای خاورمیانه، هفت سال پیش با آغاز عملیات اکتشاف نفت دستخوش تخریب شده است و کارشناسان معتقدند احیای این تالاب باید هر چه سریعتر آغاز شود. تالاب هورالعظیم در جنوب غربی ترین نقطه کشور، در مرز عراق قرار دارد. یک سوم این تالاب در ایران و دو سوم آن در عراق است.
روند نابودی این بازمانده تالاب های بین النهرین بیش از یک دهه پیش با خشکاندن تعمدی توسط صدام در عراق و ساختن سد کرخه [ ایران ] آغاز شد به طوری که برنامه محیط زیست سازمان ملل در سال 2002 خشک شدن آن را یکی از دو فاجعه زیست محیطی قرن اعلام کرد و به کشورهای ایران و عراق نسبت به تبعات آن هشدار داد. اما از سال 87 روند تخریب شدت گرفت به طوریکه در این سال وزیران عضو کمیسیون اقتصاد در مقابل دیدگان سازمان حفاظت محیط زیست ، بیش از هفت هزار هکتار از اراضی تالاب را برای 30 سال به وزارت نفت واگذار کردند تا عملیات اکتشاف و بهرهبرداری انجام دهد و از آن زمان هر روز خبر جدیدی از تخریب هورالعظیم به گوش می رسد .
معاون محیط زیست طبیعی اداره کل حفاظت محیط زیست خوزستان می گوید: پیمانکاران شرکت نفت 70 درصد تالاب را تخریب کردهاند، برای اینکه به تاسیسات نفتی آسیب نرسد و مخازن 3، 4 و 5 تالاب برای فعالیت میدانهای نفتی خشک نگه داشته شد و اجازه ورود آب به این قسمت ها داده نشد » ؟!
|
|
با این حقایق آشکار ، رییس سازمان محیط زیست که حرف و حدیثهای بسیاری در بارهی ایشان در موضوع واردات بنزین باب افغانستان به جا یورو 4 و … در جریان است و نیز مسایل همسر و فرزند ایشان ؛ با کمال گستاخی و بیشرمی به گزارش افکار نیوز میگوید : « آبگیری در تالابها خوب بوده به طوری که مردم در حال ماهیگیری هستند، » .
برابر این دروغپردازی بیشرمانه ، آقای علی ساری نماینده اهواز ، از روی صندلی خود برخاست با فریادهای مکرر و اعتراضی گفت: « در کجای تالاب ، ماهی گیران در حال صید ماهی هستند؟ پدر من نزدیک هور زندگی می کند، کجای هور آب دارد که ما نمیدانیم ؟ » .
راستی را که « یک جو » شرم و حیا هم خوب است که ندارند و در برابر این مردم هم ، نیاز ندارند که داشته باشند . آنان از « ذخایر نظام » اند و حقشان است که بر مردم حکومت کنند ؛ حق طبیعیشان است هر گونه که دلشان بخواهد ؟!
شنبه 7 بهمنماه 1395 ـ هوشنگ طالع