چهل و پنج سال از عمر رژیم ویرانگر اسلامگرایان در ایران سپری شد و تا هنگامی جامعه ایرانی به درک مشترک، اراده واحد و چشم انداز روشنی از فردای برچیدن حکومت اسلامی دست نیابد، ریسک انقلابی کور بی چشم انداز دیگر را نمی پذیرد.
درک مشترک، اراده واحد و چشم انداز برای یک ملت، چکیده اساسی ترین و عام ترین اشتراکات ملت ایران باشد. هرگاه شهروند ایرانی و جامعه سیاسی و نهادهای اجتماعی و فرهنگی ایران توانستند به چنین بلوغ سیاسی و دمکراتیک برسند که منافع جامعه و میهن را بر مطالبات یک قشر، طبقه، حزب، قوم، تبار، دین و نژاد ترجیح دهند و روی ریل ساختن جامعه و کشور حرکت کنند، آنگاه می توان از بلوغ سیاسی برای ایجاد جایگزین حکومت اسلامی و طرح چشم انداز روشن و اراده واحد کف خیابان امیدوار بود.
انقلاب “زن زندگی آزادی”، با پشتوانه جنبش لائیک، دمکراتیک و اجتماعی شهروندان فارغ از شناسه های ایدئولوژیک، دینی، تباری، قومی و زن ستیزانه، نشان داد که پتانسیل پذیرش باشندگان ایران زیر سقف جنبش شهروندی را دارا بود و در واقع، این انقلاب بر متن جنبش لائیک دمکراتیک شهروندی و فارغ از گرایش ها، تمایلات و مطالبات خودویژه گروه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تکوین یافت.
بزرگراه انقلاب ایران، آزادی و برابرحقوقی شهروندان، ساختن جامعه سالم برای باشندگان ایران و آزادی میهن تشکیل می دهند. سامانه کبیر سیاسی که ظرفیت جلب و هضم جامعه ایران در راهپیمایی بزرگ برچیدن حکومت اسلامی و ساختن فردای ایران را دارد، همانا جمهوری شهروندان ایران است.
آن نیروی ارتجاعی و پیشاقرون وسطایی که بنام “جمهوری اسلامی ایران” چهل پنج سال تیشه به هستی ایران و ایرانیان زده و همچنام می زند، بی ربط با جمهوریت و ایران بوده و تنها تبلور راستین اسلام و نماینده اسلامگرایان شیعه در دنیا می باشد.
ما بنام شهروند ایرانی، بنام ایران و برای کرامت انسانی باشندگان میهن، بایستی جمهوریت و ایران را از اسارت اسلام آزاد کنیم و با تفکیک دین، مذهب و ایدئولوژی از سیاست، حکومت ، آموزش و پرورش و امور جامعه، جمهوری شهروندان ایران را بر بنیاد ارزش های انسانی، میهن دوستانه، آزادیخواهانه، دمکراتیک، اجتماعی و لائیک بنا کنیم.
جمهوری شهروندان ایران، می تواند سقف بزرگ باشندگان ایران باشد که میدان رقابت همه نیروهای سیاسی آزادیخواه و دمکرات (از مونارشی تا آنارشی)، و انتخاب آزاد شهروندان را مهیا کند. ایران و جامعه ایرانی برای ساختن آینده خود، به پتانسیل همه نیروهای سازنده نیاز دارد. و این رسالت سیاسی بر عهده همه کنشگران سیاسی دمکرات، لائیک و ازادیخواه می باشد.
جبهه انقلاب “زن زندگی آزادی”، برای پیشروی خود به جلب شهروندان جهت انتخاب آگاهانه “جمهوری شهروندان ایران” و تبلیغ و ترویج ارزش های انسانی، مردمی، سوسیال دمکراتیک، لاییک و میهن دوستانه دارد که بنیادهای رژیم سیاسی فردای ایران را تشکیل می دهند. تلاطم های بزرگ و توفان های بزرگ سیاسی، اجتماعی و نظامی در راه هستند و برای سکانداری سیاست، جامعه ایرانی با در دست داشتن مشعل آگاهی از هدف روشن خود، می تواند بسلامت پروسه برچیدن حکومت اسلامی و استقرار جمهوری شهروندان ایران را میسر سازد.
ما ضرورت برچیدن حکومت اسلامی و استقرار جمهوری شهروندان ایران را از درس های خود از مبارزات کف خیابان استنتاج کرده ایم، جنبش هایی که با شعارهای “استقلال آزادی جمهوری ایرانی” آغاز شد، در انقلاب “زن زندگی آزادی” سمتگیری خود را نشان داد و اکنون وظیفه ما می باشد که تبلور سیاسی آنرا در ایجاد “جمهوری شهروندان ایران” اجرایی کنیم. برای پیشروی و تعمیق انقلاب سوم ایران، برای برافراشتن چتر بزرگ همبستگی دمکراتیک مان، گرانیگاه همبستگی ملت (“جمهوری شهروندان ایران”) را دریابیم!
اقبال اقبالی
27.02.2024
www.tribuneiran.org