اعلامیهُ اخیر تعدادی از سلطنت طلبان شناخته شده، در فضای مجازی سر و صدایی به پا کرده است. خواندنش اگر چیزی هم به ما نیاموزد، اسباب انبساط خاطر هست.
تا به حال جمهوریخواهان دائم به سلطنت طلبان یادآوری میکردند که برتری اصلی راه و روش آنها بر مخاطبانشان در این است که هر گاه از سوی کسی که به رهبری برگزیده اند، خطایی مشاهده کنند، میتوانند وی را کنار بگذارند و رهبری جدیدی برای خود انتخاب کنند، در صورتی که سلطنت طلبان قادر به این کار نیستند و ناچارند دنبال شاهزاده بروند و از آنجا که نه مدعی دیگری برای سلطنت در خانوادهُ پهلوی هست و نه سلسلهُ دیگری نامزد پادشاهی است، چاره ای هم جز این کار ندارند و البته آدم عاقل نباید خودش را در چنین مخمصه ای گرفتار بکند و … حرف بسیار ساده و منطقی بود و البته گوش شنوایی هم نیافت. ولی مثل اینکه امروز بخشی از سلطنت طلبان به ناگاه به هوش آمده و متوجه اشکال کار شده اند و نصیحت جمهوریخواهان را به گوش گرفته و به سبک خویش به کار بسته اند. منتها به جای اینکه مسلک قبلی را رها کنند، به این نتیجه رسیده اند که باید شاهزاده را از ولایتعهدی خلع نمایند! ظاهراً دوستان ما، بعد از عمری سینه زدن در صف سلطنت طلبان متوجه این نکتهُ ابتدایی نیستند که مقامهای سلطنت و ولایتعهدی مقامهای انتخابی نیست، نه از سوی سلطنت طلبان و نه کسان دیگر. از این گذشته، مدل همگی اینهایی که هنوز دنبال سلطنت پهلوی میدوند، روش پدر و پدربزرگ رضا پهلوی است که بیست و چهار ساعت به بزرگداشتشان مشغولند. در آن دوران هم اگر یک چیز بود که تکلیفش روشن بود، این بود که قرار نیست کسی روی حرف شاه حرفی بزند، هر چه او گفت همان است و تمام. نمونه اش صرفنظر کردن از ادعاهای ایران بر بحرین که همین آقای زاهدی به عنوان وزیر خارجه به مجلس برد تا تصویب بشود. حال چه شده که تصور میکنند باید شاه یا ولیعهد مطابق خواستهای آنان رفتار کند؟ و اگر تمامیت ارضی را مورد شک قرار داد، دیگر اعتبارش منقضی شده؟ ظاهراً گروهی که اعلامیه داده، به جای تغییر مسلک که منطقی ترین کار است، تصمیم گرفته تا شیوهُ جدیدی برای حکومت اختراع کند که باید سلطنت جمهوریخواهانه نامیدش. در این رژیم پادشاه قرار است انتخابی باشد و مطابق حرف انتخاب کنندگان رفتار کند نه به میل خودش! تا به حال ما در بین ایرانیان سلطنت طلب جمهوریخواه داشتیم، منتها به سبک آمریکایی، حالا هم اینجورش را پیدا کرده ایم! ولی نباید ناامید شد، شاید روزی هم اینها دست از این عملیات محیرالعقول بردارند و جمهوریخواه معمولی بشوند. اگر چنین شود، متوجه خواهند شد که استعفای خودشان از سلطنت طلبی منطقی تر است تا خلع رضا پهلوی از ولایتعهد. |