همه واقعیتها و شواهد موجود نشان میدهد که وقوع جنگ و حملۀ نظامی به ایران بسیار محتمل و نزدیک است. اوضاع بسیار شبیه به ماهها و هفتههای منتهی به حملۀ نظامی به عراق در سال 2003 است. دولتهای افراطی آمریکا و اسرائیل بعلاوۀ عربستان و شیخک نشینهای جنوب خلیج فارس، یعنی دشمنان نژادی ملت ایران، دست در دست یکدیگر برای تهاجم به ایران و نابود ساختن هست و نیست ملت ما در حال طراحی توطئهای آشکار و بیشرمانه به سر میبرند. دولت استعمارگر انگلستان نیز مشارکت خود را در این دسیسۀ ضد ایرانی اعلام کرده است.
جرمی هانت وزیر خارجه انگلیس گفته است:” کشورش دربارۀ این موضوع که ایران به تهدیدی فزاینده بدل شده، با آمریکا همنظر است و با این متحد نزدیک خود همکاری خواهد کرد.”
دقیقاً مانند همکاری با آمریکا برای نابود کردن عراق در سال 2003.
شکی نیست که مسئول و مقصر شرایط کنونی جمهوری اسلامی است. اما به یاد داشته باشیم که مخصوصاً اسرائیل معارضان منطقهای خود را طی دو دهه اخیر به طور غیر مستقیم یک به یک از میان برداشته است. عراق و لیبی و سوریه را شخم زدهاند و اکنون نوبت تخریب و بلااثر کردن بزرگترین دشمن اسرائیل رسیده است.(این موضوع هم که گفته شود اسرائیل با رژیم حاکم بر ایران مسئله و مشکل دارد نه با ایران و مردم ایران، هیچ تغییری در واقعیتهای موجود ایجاد نمیکند.) از طرفی تاریخ و تجربه نشان داده است که آمریکا و اتحادیۀ استعمارگران اروپا، بر پایه نیاز طبیعی به بازار مصرف تولیدات صنایع خود، هیچ گونه فرصت و بهانهای را جهت منهدم ساختن تأسیسات و کارخانهها و زیرساختها و ثروتها و داشتههای کشورهای دارای ذخایر طبیعی از دست نمیدهند. بویژه دولت قرن نوزدهمی انگلستان که پیوسته به دخالت و دسیسهچینی در خاورمیانه و کشورهای نفت خیز منطقه مشغول است.
به هر روی آنچه که میتواند از فاجعۀ جنگ و نابودی و کشتار در کشور ما جلوگیری نماید و هرگونه بهانهای را جهت تهاجم نظامی از نیروهای خارجی سلب کند، فقط و فقط سرنگون ساختن حکومت اسلامی به همت و به دست مردم ایران و آنهم در کوتاهترین زمان ممکن است. این تلاش بزرگ و حیاتی هر میزان هزینه و خونریزی که در پی داشته باشد، بی هیچ تردیدی به مراتب کمتر و ناچیزتر از عواقب بیحساب حملۀ نظامی قدرتهایی چون آمریکا و انگلستان است.
شاید ساده لوحانه به نظر برسد، اما اگر همه افراد و اشخاص سرشناس و فعالان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، همه سازمان ها و احزاب و گروهها و نیروهای مخالف جمهوری اسلامی، از چپ و راست و مذهبی و ملی و قومی … از داخل و خارج، یکصدا و یک پارچه، ملت ایران را به حضور در کف خیابان فرا بخوانند و چند شبانه روز تحصن و بست نشینی در کف خیابانهای شهرهای ایران را از مردم بخواهند، بسیار کارساز خواهد بود و حاکمان رژیم اسلامی را به عقب نشینی و تسلیم در برابر خواست ملت ناچار خواهد کرد. جهان نیز در مییابد که ارادهای بزرگ به دنبال پیشگیری از جنگی ویرانگر قیام کرده است.
در عین حال میباید مردم را برای هرگونه درگیری و زد و خورد با عوامل رژیم آماده ساخت و توجیه کرد. تبلیغات و پروپاگاندای رژیم در داخل سعی دارد شرایط را طبیعی و آرام و جنگ را امری بعید و تخیلی جلوه دهد. البته پیداست که اکثریت شهروندان وضعیت پرمخاطرۀ کنونی را درک کردهاند. چونکه باید برای پرداخت هزینه و جانفشانی آمادگی لازم را داشته باشند.
در اولین گام می بایست خواستار انحلال سپاه پاسداران شد و پایگاههای آنرا در هر شهر و منطقهای با تجمع و تظاهرات محاصره کرد. ارتش ایران به تنهایی قادر به حفاظت و حراست از مرزهای ایران بوده و خواهد بود.
همچنین حوزهای علمیه را در قم و مشهد و اصفهان و دیگر شهرها باید محاصره و تعطیل کرد و به آخوندها و روحانیان هشدار داد که چنانچه به مردم نپیوندند و بخواهند کماکان از رژیم اسلامی حمایت کنند، آنوقت میباید با انتقامگیریهای سخت و خونبار مردم در روزها و ماههای آینده روبرو شوند.
در مرتبه بعد و همزمان میباید مراقب نفوذ و توطئه و خرابکاری عوامل مزدور کشورهای بیگانه و تجزیه طلبها و نیز اعضای سازمان تروریستی و تبهکاری مجاهدین خلق بود. در این مورد خاص، مرزبانان و ارتش ایران بیشترین مسئولیت را به عهده دارند.
در پرانتز لازم است گفته شود که آمریکا سازمان مجاهدین خلق را نه به عنوان آلترناتیو جمهوری اسلامی، بلکه برای روز مبادا و انجام کارهای کثیف و آنهم در صورت اشغال ایران لازم دارد. آمریکا به مجاهدین خلق همچون سگهای بوکش برای جمع آوری اطلاعات و تعقیب مقامات جمهوری اسلامی و آدمکشی و شکنجه و خدمت در امثال ابوغریب که در تخصص آنان است احتیاج دارد.
عوامل استبداد سابق و هواداران نظام پادشاهی نیز که از جنگ استقبال میکنند، لازم است بدانند که دولت آمریکا آنان را جانشین جمهوری اسلامی نمیشناسد. اصلاً آمریکا و شرکتهای نفتی و کمپانیهای اسلحهسازی و شرکا و متحدان اروپایی آنها، به دنبال جایگزینی جمهوری اسلامی با دولتی دستنشانده و مزدور نیستند؛ بلکه به قصد نابود ساختن و متلاشی کردن تمامیت ایران حمله خواهند کرد. همانطور که عراق و لیبی و سوریه را برای همۀ تاریخشان نابود کردند و این ملتها هرگز استقلال و یکپارچگی سابق سرزمین خود را به دست نخواهند آورند.
دوباره لازم به یادآوری است که هر اتفاق غیرقابل پیشبینی و هر حادثه و عواقب و پیآمد ناگوار و قتل و خونریزی که قیامی فوری برای سرنگونی حکومت اسلامی به دنبال داشته باشد، حتی به اندازۀ درصد کوچکی از فجایع و کشتار و تخریبی که جنگ و حملۀ نظامی قدرتهای بزرگ در پی دارد و تجزیۀ ایران از کمترین نتایج آن میباشد، نیست و نخواهد بود.
————————————————————————————————-
سیامک مهر (پورشجری)
siamakmehr1960@gmail.com
https://gozareshbekhakeiran.blogspot.com