اینروزها دوباره تب ایجاد گروه ها برای “رهبری” مبارزات ملت ایران، در میان طیف هایی از دیاسپورای ایرانی داغ شده است. این جنب و جوش ها حاصل تنگ تر شدن محاصره پان اسلامیسم توسط اسرائیل و با همآهنگی با امریکا می باشد. در متن عطف سیاست امریکا برای تعدیل حکومت اسلامی، گرایش های سیاسی میان دیاسپورای ایرانی که تحزب، سازماندهی و انقلاب را در برنامه سیاسی خود ندارند، برآنند تا بواسطه گشایش هایی توسط اسرائیل و امریکا، استحاله حکومت اسلامی به آلترناتیوی متشکل از بخش هایی از حکومتی و مدافعان بازگشت سلطنت دست یابند. از سوی دیگر، جامعه ایرانی دیگر نمی تواند حکومت اسلامی تحمل کند و جامعه در آستانه انفجاری دیگر قرار دارد و صدای خشم فروخفته ملت را می توان در گفتار و رفتار شهروندان مشاهده کرد.
واقعیت چنین است که ماجراجویی های حکومت اسلامی و اندیشه پان اسلامیسم به بن بست کامل رسیده و سران نظام خود را ناتوان تر و مفلوک تر از همیشه و در برابر دو اهرم فشار بین المللی و جامعه خشمگین ایرانی یافته اند. حکومت اسلامی در شرایط کنونی از لحاظ سیاسی، توان مالی و اقتصادی، روابط بین المللی و ..، به ایستگاه آخر عمر ننگین و نکبتبار خود رسیده است و نزدیکترین چشم انداز، کشاندن آمرین و عاملین به پای میزهای محاکمه است.
جامعه ایرانی با پیشینه صد ساله مبارزه برای آزادی، دمکراسی و لائیسیته، می تواند یک اراده سیاسی ملی که تبلور خرد جمعی جامعه باشد را بعنوان آلترناتیو تدارک ببیند تا ملت با اعتماد به برنامه روشن و ارزش های میهن دوستانه، آزادیخواهانه، دمکراتیک و سکولار (لائیک) آن، در سنگر مشترک مبارزه کنند و به پراکندگی کنونی پایان داده شود.
در فضای بی اعتمادی موجود در جامعه سیاسی ایرانی، تنها با رفتار دمکراتیک و ایستادگی بر ارزش ها و اصول مشترک، می توان اعتماد آفرید. اعتماد بایستی راه به سرچشمه خود، یعنی پراتیک افراد، گروه های و احزاب یابد و همواره حق گفتگوی آزاد، نقد و نفی را برای خود محفوظ دارد. از همین خاستگاه است که تقدس زدایی آغاز می گردد و خمینی و خامنه ای بر کرسی نمی نشینند و دیگران حقیرانه روی زمین ولو نمی شوند. برابرحقوقی و حرمت شهروندان، از همین نقطه آغاز و بعنوان یک ارزش در جامعه تثبیت می گردد و راه بر اندیشه های استبدادگرانه مسدود می شود.
با توجه به تحولات منطقه و مواضع اسرائیل و احتمالن آقای ترامپ در ارتباط با حکومت اسلامی، دریچه هایی برای طرح آقای رضا پهلوی با حمایت این دو کشور، در چشم انداز قرار دارد و از همینرو، گرایش سلطنت خواهان کوشش دارند تا حول بقدرت رساندن ایشان با پوشش بیطرفی، یک وفاق ایجاد کنند.
همه می دانیم که وفاق همگانی و ملی برای بازگشت سلطنت در ایران وجود ندارد و حتا، می تواند با افت مبارزه شهروندی – ملی، خود منشاء بحران های حاد، و تغییر ریل جنبش شهروندی و انقلاب “زن زندگی آزادی” به مبارزات قومی و مدعیان تاج و تخت گردد.
آقای رضا پهلوی، بدون تردید نماینده گرایش سلطنت خواهان و حتا جمهوری نمایان سلطنت خواه است. تنوع سیاسی موجود در ایران را در یک فرد مدافع سلطنت خلاصه کردن، نخستین سنگ بنای دیوار کج حذف دگراندیشان و سنگ بنای نفی سایر گرایش های سیاسی، و در آبروندانه ترین شکل آن، قیمومیت ملت می باشد.
در جامعه سیاسی ایران، هیچکس مجاز نیست کسی از جبهه بزرگ انقلاب “زن زندگی آزادی، حذف کند و یا قیمومیت خویش را به دیگران تحمیل کند، اما می توان همه گرایش های سیاسی، از مونارشی تا آنارشی را مشروط به پذیرش آزادی، دمکراسی، حفظ موجودیت و تمامیت ارضی ایران و برچیدن حکومت اسلامی، زیر سقف مجلس دیاسپورای ایرانی (نه برای رهبری، بلکه برای کمک به داخل کشور و انتقال قدرت به مجلس موسسان حکومت پس از سرنگونی رژیم اسلامی)، همپیمان شوند.
بزرگترین خدمت به گرایش های سیاسی (بویژه آقای رضا پهلوی)، جلب آنها در میدان کار سیاسی ملی بر اساس اصول سکولار دمکراتیک با هویت کنشگر برابرحقوق در یک مجلس مشورتی برای ملت ایران است. راهکارهای رفیقانه، حذفگرایانه، آمرانه، غیردمکراتیک، همانا صاف کردن جاده برای قربانی کردن اراده مبتنی بر خرد جمعی جامعه می باشد که به سقوط کاراکتر سیاسی و انزوای فردی می انجامد.
ما تجربه و پیامدهای گام های ناسنجیده در نشست دانشگاه تاون را در حافظه خود داریم و در همان هنگام نویسنده این سطور، شکست آن حرکت را شفاف به تصویر کشید.
نقدی بر گام های ناسنجیده در نشست دانشگاه جرج تاون! فوریه 12, 2023
“نشست دانشگاه جرج تاون با حضور کنشگران سیاسی، خبر تدوین منشور همپیمانی ملی ایرانیان را در آینده نزدیک اعلام کرد.
ما جامعه ایرانی تجارب غنی در انشاء نویسی داریم که تاًثیرات آنها از محافل خود، بیرون نرفته آست.
چرا؟ برای تدوین منشوری که بتواند پایه همکاری سیاسی طیف های گوناگون قرار گیرد، بایستی جنبش سیاسی و همگانی راه انداخت تا منشور مصوبه، برآیند مشارکت جامعه سیاسی ایران باشد.
از این خاستگاه، گام های ناسنجیده نشست “دانشگاه جرج تاون” نقد می شود.”
www.tribuneiran.org/نقدی-بر-گام-های-ناسنجیده-در-نشست-دانشگا
پاسخ به “چه باید کرد” روشن است: دعوت عمومی از کنشگران دیاسپورای ایرانی برای شرکت در کنگره تدارک ایجاد مهستان (مجلس) دیاسپورای ایرانیان! ارزش های دمکراتیک پراتیک امروز ما، داربست دمکراسی ایران فردا هستند. امروز سیاست ائتلافی پاسخ می دهد که گوهر تکوین آن، با ارزش های دمکراتیک برای برچیدن حکومت اسلامی عجین گردد.
اقبال اقبالی
28.11.2024