بنیاد یک جامعه معقول بر آموزش و پروش سکولار متکی است. دبستان، دبیرستان و دانشگاه جاهایی هستند که شیوه درست اندیشی در آنجا پایه گذاری می گردند. از بزرگترین خسارت هایی که دولت دینی به کشورما وارد کرده است، خوار شمردن دانش و مخالفت با مواد درسی مدارس جدید بوده است. از نگاه دولت دینی، این مدارس مروج سکولاریسم و یا به زعم آنها بی دینی و فساد عقیده بوده اند. رویای اسلام گرایان بازگشت به دوران مکتب خانه هاست. در ذهنیت روحانیون حاکم، ذهن انسان باید تا ابد در بند موهومات فرا تجربی باشد. از آموزش و پرورش ِ سکولار، آزاد اندیشی زاده می شود، و آزاد اندیشی منبع دمکراسی و برابر حقوقی است. اینها اموری هستند که اساس دولت دینی را متزلزل می کنند. پس برای حفظ دولت اسلامی باید، سرچشمه آموزش های سکولار خشکانده شوند. اکنون چهاردهه است که ملایان و همکاران مکلای آنها تیشه بدست گرفته اند تا ریشه های آموزشی کشور را بخشکانند. اگر مقاومت آموزگاران و آگاهی های مردم -تا حدی که مقدور بوده است- جلوی این ویرانگری را نگرفته بود تا کنون شاید نام دبستان و دبیرستان ودانشگاه نیز به تاریخ پیوسته بود. رژیم برای نابودی مدارس سکولار تا کنون از کاستن بودجه، بیرون کردن آموزگاران، تغییر مواد درسی و گنجاندن موضوعات دینی در آنها استفاده کرده است. اما اینها کفایت مقصود را نمی کرده اند. ساختن مدارس مذهبی، حوزه های علمیه، برپایی مساجد و حسینیه ها با سرعت حیرت آوری افزایش یافته اند تا مغز جوانان و مردم را شستشو دهند و در راستای سکولار زدایی از جامعه به نبرد با آموزش های نوین بشتابند. مطابق آمارهای رسمی در سال 1396 در کشور 74000 مسجد مشغول به کار بوده است. این تعداد بایستی تا 8 سال دیگر به 92000 برسد. این در حالی است که تعداد مدارس کشوراعم از دبستان ، دبیرستان با صد سال سابقه 96000 واحد است. در ایران برای هر 1100 نفر یک مسجد ساخته شده است. این خیل عظیم مساجد غیر از مساجد اهل سنت است که به ازاء هر 500 نفر یک مسجد دارند. در این آمارها حسینیه ها، تکایا و بقاع متبرکه به حساب نیامده اند. در ایران 500 حوزه علمیه ساخته شده است که در آنها 150.000 طلبه آموزش های دینی می بینند. تا کنون 17000 طلبه خارجی به حساب مردم ایران در این مکان ها آموزش دیده اند. تربیت یافتگان مدارس دینی وظیفه اصلی شان پرداختن به نیازهای دینی باورمندان نیست. قایم مقام ستاد نماز جمعه می گوید: «مسجد کارش عبادی و نتیجه گیریش سیاسی است. ..مسجدی می تواند در طراز اسلامی باشد که با برنامه های متعدد و متنوع عبادی، مردم را کفر ستیز و صهیونیسم ستیز تربیت کند، و .. روحیه مرگ بر اسراییل و آمریکا را در مردم چند پله رشد دهد. مسجدی که کارهای عبادی, اجتماعی، فرهنگی، ورزشی، اقتصادی و آموزشی داشته باشد ولی در آن مرگ بر آمریکا و اسراییلِ نماز گزاران محکم تر و قوی تر نشود،(مسجد) طراز اسلامی نیست». وقتی ملتی چهل سال از نظام آموزشی سکولار محروم گردد، و به جای آن وعاظ، مساجد و حسینیه ها مشغول مغز شویی گردند، و مرگ بر این و مرگ بر آن را ترویج کنند، آیا نباید نگران آن بود که قدرت های بیگانه برای پایان دادن به این هل من مبارز طلبی های جاهلانه، به کشور ما حمله ور شوند، تا نه از تاک نشان ماند و نه از تاک نشان.
احمد تاج الدینی
25.اوست.2017