پیکار برای رهائی بخش قابل توجهی از ساکنان کره زمین از زیر آوار اسلام سیاسی، مبارزه ای جهانشمول، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بوده و در روند سکولاریزاسیون و دمکراتیزاسیون جوامع و برقراری حکومت های لائیک دمکراتیک و سوسیال به نتیجه نهائی خواهد رسید. این وظیفه مهم مردمان کشورها می باشد که با استبداد، بیدادگری، ارتجاع و بربریت تعیین تکلیف کنند. جوامعی که مردم شان در اسارت جهل و خرافت گرفتار هستند، باید برای نهادینه کردن آزادی، لائیسیته، داد و دمکراسی چاره بیاندیشند. این مقولات وارداتی نبوده و باید در جان و روان هر کشور پرورش یابند و به بوی زایش از تاریخ و فرهنگ مردم آغشته باشد.
کشورهای اسلامزده باید دوره رنسانس فرهنگی – سیاسی را پشت سر بگذارند و برای سپری شدن این روند، نیازی به لشکرکشی و قیمومیت مردمان کشورهای اسلامزده توسط کشوری مانند امریکا و … نیست. کشورهائی که به ارزش های آزادیخواهانه، دادگرانه و سکولار دمکراتیک پایبند هستند، از سیاست های آمرانه – تجاوزکارانه اجتناب کرده و پشت شعارهای دمکراتیک، اهداف استیلاگرانه خود را تعقیب نمی کنند.
سخن امروز در باره سیاست های دولت امریکا می باشد. دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، امروز جمعه (13 اکتبر2017)، استراتژی جدید ایالات متحده در قبال ایران را اعلام کرد. او گفت که توافق هستهای (برنامه جامع اقدام مشترک) رژیم ایران را از فروپاشی نجات داد و اظهار داشت: پایبندی ایران به برجام را تایید نخواهد کرد و کنگره باید در باره رویکردهای بعدی در قبال ایران تصمیم بگیرد. او از سپاه به عنوان نهادی فاسد و حامی تروریسم یاد کرد و از اعمال تحریمهای سخت علیه آن خبر داد.
ترامپ افزود که اگر نتوانیم به توافق لازم برسیم، برجام را به عنوان رئیس جمهور آمریکا لغو خواهم کرد. ما در کنار قربانیان اصلی حکومت ایران یعنی مردم ایران ایستادهایم که هزینه سنگینی برای افراطیگری این حکومت دادهاند. رئیس جمهور آمریکا در پایان گفت که مردم ایران برای احیای تمدن و فرهنگشان له له میزنند.
رئیس جمهور امریکا در شرایطی سخنان بالا را بر زبان آورد که دولتش بیش از هر زمان، منزوی شده و متحدین زیادی را از دست داده است. علت این امر نه موضعگیری علیه حکومت اسلامی ایران، بلکه انبوه تناقضات سیاسی و منش آمرانه -کاسبکارانه ای است که با خود حمل می کند. از همینرو اروپا در برابر سخنان ترامپ موضعگیری کرد و حتا انگلیس هم در کنار آلمان و فرانسه قرار گرفت.
نطق ترامپ نشان داد که امریکا به پایان یکه تازی خود رسیده و قدرت های تازه نفس (چین، روسیه و اروپا)، اتوریته آنرا بچالش کشیده اند. براستی در بلبشوی ژرف یابنده جهانی کنونی، تجدید ساختار “سازمان ملل متحد” کارا، با سیاست های خردمندانه مبتنی بر موازین حقوق بشر و لائیک دمکراتیک نیاز عاجل جامعه بشری است.
واقعیت این است که اسلام سیاسی در ایران، عربستان، ترکیه، پاکستان و .. به یک اندازه برای منطقه خاورمیانه و جهان مضر و ویرانگرانه است. اگر معضل اسلام سیاسی است که هست، آیا این پیکار در جبهه ائتلافی عربستانی (مادر داعش) میسر است؟
آیا ترامپ از خاستگاه دلال منشانه – استیلاگرانه می تواند ناجی ازادی ایران و ایرانیان باشد و یا اساسن برای جامعه ایرانی دل بسوزاند؟
برای پاسخ به این پرسش باید خاستگاه سیاسی، اهداف استراتژیک و یاران منطقه ای امریکا را شناخت و تناقض میان گفتار و کردارش را فاش کرد.
هرآنچه ترامپ در باره تروریسم و ماهیت جنایتکارانه حکومت اسلامی و ایزارهای سرکوب فیزیکی – مذهبی آن گفته، کم است. ما ایرانیان جان به لب رسیده از اسلام سیاسی، درد شهروندان عربستان، ترکیه، پاکستان و .. را هم عمیقن درک می کنیم و با اهداف پس پرده دولت امریکا هم، آشنا هستیم.
دولت امریکا در جنگ دو ارتجاع سنی و شیعه، با گرفتن باج های کلان از شیوخ عرب، در کنار آنها ایستاده تا اسلام سیاسی نوع سنی و پان عربیسم را تقویت کند.
سیاست های دولت امریکا در خاورمیانه بدور از ارزش ها و دستاوردهای جهانشمول سکولار دمکراتیک و بیگانه با موازین حقوق بشر است. مخالفت دولت امریکا با حکومت تروریستی (فاشیسم اسلامی شیعه) از خاستگاه استقرار سکولار دمکراسی و رعایت حقوق بشر در ایران و منطقه نیست و از همینرو نمی توان با آن همسو و همراه شد.
ایرانیان با اتکاء به نیروی خود در داخل کشور و در همپیمانی جهانی با وفاداران به ارزش های سکولار دمکراتیک و حقوق بشر می توانند از زیر بار ننگ حکومت اسلامی خود را رها سازند.
جامعه ایرانی تجربه فاجعه جنگ هشت ساله پان اسلامیسم خمینی با پان عربیسم صدامی را پشت سر دارد و دیگر گوشت جلو توپ اسلامگرایان شیعه در منطقه نمی شود.
چند روز پیش یکی از فرماندهان حکومت اسلامی در گفتگوی تلویزیونی اعتراف کرد که اگر جنگ با عراق آغاز نمی شد، حکومت اسلامی دوام نمی آورد. اکنون نیز حکومت اسلامی برای به انحراف کشاندن جامعه ملتهب ایرانی که در آستانه خیزشی دیگر علیه حکومت اسلامی قرار دارد، دور از انتظار نیست که بخواهد ایرانیان را بکام جنگی دیگر بفرستد.
ما ایرانیان فراموش نمی کنیم که دشمن اصلی ما اسلامگرایانی هستند که ایران را اشغال کرده و در 40 سال گذشته تیشه به تار و پود جامعه ایرانی زده اند و وظیفه نخست ما، تعیین تکلیف با دشمن داخلی و سپس با متجاوزین خارجی است.
اسلامگرایان حاکم مصمم هستند که ایران و ایرانیان را هزینه اسلام و اسلامگرایان کنند. اگر این سیاست از طریق قیام ملی جامعه ایرانی به خلع ید اسلام سیاسی (کلیت نظام) نیانجامد، سرنوشت شوم و خفت بارتری در انتظار ایران و ایرانیان است!
ما بعنوان کنشگران ایراندوست، آزادی خواه، لائیک دمکرات و سوسیال، نه به دم تکان دادنهای مدافعان حمله خارجی و جنگ “آزادی بخش” امریکا – عربستان برای ایرانیان باور داریم و نه به ساز دفاع از میهن اسلامی حکومت پان اسلامیست ها می رقصیم.
راه ما، آگاهی، روشنگری و سازماندهی جامعه ایرانی برای برچیدن حکومت اسلامی و تغییر ریل نظام در جهت آغاز جنبش فرهنگی، اجتماعی و سیاسی سکولار دمکراتیک در ایران زیر نظر دولت لائیک دمکراتیک است. چنین باد!