انتصابات حکومتی با مدیریت اتاق های جعل رای، توطئه، رشوه و حضور سربازان امام زمان در صحنه رای سازی، سپری شد و یک آدم کوکی غنی شده از جهل و خرافات، بر صندلی ریاست جمهوری گماشته شد.
در این دوره از انتصابات، نقش تعیین کننده حکومت (ولی فقیه) و جایگاه دولت صوری در حکومت اسلامی، برای ملت رسمیت یافت و ماهیت مافیایی خلافت اسلامی عیان تر شد. در این انتصابات دست اندرکاران نظام ناچار شدند به نقش صوری دولت و وظیفه پادویی رئیس جمهور برای شخص سیدعلی اعتراف کنند.
تمامی کاندیدا آگاه به وظایف و نقش خود بوده و حامل وعده های بسیار برای گرم کردن تنور انتصابات و فریب بخش نادان، ساده لوح جامعه و کاسه لیسان نظام بودند.
در دوره انتصابات نظام، روضه خوانی اندر وصف مصیبت های کشور و جامعه، یک سنت است. روضه خوان های کاندید برای کسب مقام پادویی رهبر، بدون استثناء بایستی از خودی های شبکه های مافیایی دینی و قومی زیر مجموعه سید علی می بودند تا شانس بیرون آمدن نام آنها از صندوق های رای میسر می گشت. این امر در مورد مسعود پزشکیان صادق بود.
پس از حاشاناپذیر گشتن نقش تعیین کننده حکومت به رهبری مافیای سیدعلی و بی خاصیت بودن دولت در حکومت اسلامی برای اکثریت ملت ایران، سیدعلی خامنه ای ناچار است نام به لجن کشیده شده جمهوری را از عنوان حکومت اسلامی جدا سازد و رژیم اسلامی را بنام راستین خود، یعنی خلافت سید علی خامنه ای نامگذاری کند. خلافت اسلامگرایان در ایران، دقیق ترین عنوان و فاقد تناقص میان واژه شریف جمهوری با خلافت دینی است.
شبکه های مافیایی حاکم بر ایران، در نتیجه ۴۵ سال چپاول، تجاوز،دزدی، غارت و جنایت، اشباع شده اند. قشر مرده شور و روضه خوان آخوند، بدنبال بیش از چهار دهه سلطه بر ایران، خود نیز استحاله یافته و بعنوان طبقه حاکم با ایدئولوژی اسلامی و دستگاه سرکوب و ترور، دوران پوپولیسم اسلامی را پشت سر نهاده، چراکه پتانسیل بمیدان آوردن “پابرهنه ها” را از دست داده اند. “پابرهنه های” دیروز، امروز شهروندان آگاه به حقوق شهروندی خود هستند و از لحاظ سیاسی و فرهنگی از حکومت اسلامی عبور کرده اند.
اگر خمینی بر توهم “پابرهنه ها” برای صاف کردن جاده دوزخ حکومت اسلامی، مردم را زیر چتر پوپولیسم فاشیستی – اسلامی بخیابان آورد، این سلاح زنگ زده برای خامنه ای برندگی ندارد و چرخش او به سنگر پوپولیستی دیگر را الزامی می کند.
تکیه زدن بر ارتجاع قومی، دومین سنگر سیدعلی خامنه ای برای تداوم بقای خود است. مافیاهای حکومتی گمان می کنند که جامعه شهروندی ایران را می توان به دوران قبیله گرایی برگردانند و با سرمایه گذاری روی قومپرستان، برای خود زمان بخرند.
بازی با مهره مذهبی – قومی مسعود پزشکیان در این دوره، دو کاربرد اسلامگرایانه و قومپرستانه برای سیدعلی خامنه ای دارد که به واسطه آنها در صفوف ملت ایران انشقاق ایجاد کند.
مسعود پزشکیان (همانند سایر دست اندرکاران نظام)، آنچنان حقیر، مرتجع، بی وجود، میهن فروش و مردمفروش است، که لیاقت نقد سیاسی ندارد و می توان به همین جمله اکتفا کرد که:
او نیز همانند سایر همپالگی های خود؛ “با گرگ دنبه می خوره، با چوپان گریه می کنه”!
انقلاب «زن زندگی آزادی»، دروازه دنیای نو در برابر جامعه ایران گشوده و افق برچیدن حکومت اسلامی و استقرار جمهوری شهروندان ایران بر بنیاد ایرانمداری و ارزش های سوسیال دمکراتیک و لائیسیته را پیشاروی ملت ایران قرار داده است.
زن زندگی آزادی
اقبال اقبالی
17.07.2024