دوشنبه, اکتبر 9, 2017
هرگز و هرگز فدرالیسم دموکراتیک برابر با دیوارکشی میان مردم یک سرزمین بر پایه نژاد و تبار و زبان و قومیت و ملیت و اتنیک و رسیدن به یک رژیم ملوک الطوایفی نیست! و ناهمسانی فدرالیسم دموکراتیک با رژیم ملوک الطوایفی باید ریز به ریز برای همگان به ویژه جوانان کم سن و سال و ساده دل فهمانده شود! و برای برپائی رژیم فدرال – دموکرات باید ناسیونالیسم و پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی ریشه کن شوند!
پاسخ به پرسش های آقای کیانوش توکلی درباره فدرالیسم
یک – بین فدرالیسم و سیستم قدرت متمرکز دوست دارید کدامین را انتخاب کنید، چرا؟
روشن است که سیستم قدرت متمرکز برابر است با کشورداری مانند رژیم های شاهنشاهی و آخوندی که هست و نیست یک کشور در پایتخت و چند شهر بزرگ تلنبار می شود و با این شیوه از کشورداری پیشرفت بخش های گوناگون یک کشور به گونه ای برابر و هماهنگ باهم شدنی نیست! در کشوری که ساختار فدرال – دموکرات دارد بخش های گوناگون آن کشور به دست مردم آن کشور گردانده می شوند و پایتخت در کارهای آن بخش پادرمیانی نمی کند و دستمایه های آن کشور نیز به جای تلنبار شدن در پایتخت و چند شهر بزرگ به گونه ای برابر در همه جای آن کشور پخش می شوند، پیشرفته ترین کشورهای جهان نیز با ساختار فدرالیسم گردانده می شوند، مانند آمریکا و آلمان و روسستان و چین و مکزیک و فیلیپین و ….. البته رژیم های دیکتاتوری مانند رژیم دیکتاتوری حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای و یا رژیم اعلیحضرت همایونی شاهنشاه آریامهر با ویژگی هائی که دارند هرگز با کشورداری با روش فدرالسیم سازگار نیستند!
شاید کسانی بپرسند که اگر کشورداری با ساختار فدرالیسم پیشرفت یک کشور و خوشبختی مردم آن کشور را در پی دارد پس چرا کشورهای پیشرفته ای مانند انگلستان و فرانسه و ژاپن فدرال نیستند؟ پاسخ این است که این کشورها با آن که نام فدرال را بر روی خود ندارند اما در میدان کردار این کشورها نیز با روش فدرالی گردانده می شوند و این چنین نیست که در انگلستان و فرانسه و ژاپن هست و نیست کشور در پایتخت و چند شهر بزرگ تلنبار شده باشد، بخش های گوناگون این کشورها از سوی مردمی که در همان بخش ها زندگی می کنند گردانده می شوند نه با فرمان های دیکته شده از پایتخت! از این روی به جای داوری درباره رژیم یک کشور از روی نام آن رژیم باید به چگونگی کشورداری در آن کشور از سوی رژیم آن کشور نگریست!
چنان که انگلستان و ژاپن نام کشور پادشاهی را بر رویشان دارند و نام این کشورها کشور پادشاهی انگلستان و کشور پادشاهی ژاپن است اما در میدان کردار این کشورها با روش جمهوری گردانده می شوند نه با روش فرمانروائی پادشاهان باستانی در روزگاران کهن! چون آن کس که کشورهای ژاپن و انگلستان را می گرداند نخست وزیر است که او نیز با رأی مردم برگزیده می شود و این برابر است با رژیم جمهوری نه رژیم پادشاهی مانند زمان های باستانی! فدرالیسم دموکراتیک نیز چنین پدیده ای است و با آن که رژیم های بسیاری از کشورها نام فدرال بر روی خود ندارند اما کشورداری در آن سرزمین ها با روش فدرالیسم انجام می شود!
دو – نوع فدرالیسم مورد نظر شما چگونه است؟ آیا می تواند مشکلات اتنیک ها در ایران را حل کند؟ چرا؟
دو گونه فدرالیسم در جهان یافت می شود:
یکی فدرالیسم حقیقی یا سیستم فدرال – دموکرات، کشورهائی مانند آمریکا و آلمان و روسستان و چین و مکزیک و فیلیپین و ….. با این روش گردانده می شوند، در رژیم های فدرال – دموکرات گرداندن کارهای هر بخش از آن سرزمین به دست مردم همان بخش از آن سرزمین است و مردم هر بخش از کشور کارگزاران آن بخش را برمی گزینند و کارگزاران نیز در برابر مردمی که آنها را برگزیده اند پاسخگو هستند و اگر مردم از آنها ناخشنود شوند می توانند آنها را برکنار کنند، در این شیوه از کشورداری همه دارائی ها و دستمایه های یک سرزمین در همه جای آن پخش می شوند و همه بخش های یک کشور هماهنگ باهم پیشرفت می کنند.
دیگری فدرالیسم دروغین یا سیستم ملوک الطوایفی است! در زمان های گذشته رژیم های پادشاهی با این روش کشورداری می کردند و پادشاهان کوچک در سرزمینی که بر آن چیره بودند فرمانروائی خودکامه داشتند و تنها در برابر شاهنشاه (امپراتور) که شاه شاهان بود پاسخگو بودند و کاری که برای او می کردند دادن باج و گردآوری سرباز برای نبرد با سرزمین های دیگر بود، در زمان کنونی رژیم های دیکتاتوری که نام رژیم خود را فدرال گذاشته اند با این روش کشورداری می کنند و گرچه در زمان کنونی این رژیم ها نیز نام فدرال را به روی خود می گذارند اما خودگردانی مردمی با رژیم ملوک الطوایفی هیچ پیوندی ندارد!
به کشور سومالی نگاه کنید، رژیم سومالی نام فدرال را بر روی خود دارد و نام این کشور جمهوری فدرال سومالی است اما آیا فدرالیسم سومالی برابر با فدرالیسم آمریکا و آلمان و روسستان و چین است؟ آن چه که همگان در سومالی می بینند فرمانروائی چند دیکتاتور در بخش های گوناگون سومالی مانند روزگار فرمانروائی پادشاهان باستانی و رژیم های ملوک الطوایفی است نه رژیمی که کارگزاران آن با گزینش مردم بر سر کار آمده باشند! آیا رژیم سومالی را می توان رژیمی فدرال – دموکرات دانست؟
کارل هاینریش مارکس فیلسوف نامدار آلمانی به فراوانی از رژیم فدرال و فدرالیسم بدگوئی کرده و فدرالیسم را نکوهیده است، اما کدام فدرالیسم؟ آن فدرالیسمی که کارل مارکس از آن بدگوئی کرده است فدرالیسم دروغین و رژیم ملوک الطوایفی آلمان در زمان فرمانروائی پادشاهان هوهنزولرن بوده است نه فدرالیسم حقیقی یا رژیم فدرال – دموکرات! چنان که زنده یاد منصور حکمت نیز نوشته هائی در نکوهش از فدرالیسم نوشته است، اما کدام فدرالیسم؟ فدرالیسمی که زنده یاد منصور حکمت آن را نکوهیده است فدرالیسم ملوک الطوایفی است نه فدرالیسم دموکراتیک!
بپردازیم به ایران، ناسیونالیست های ایرانی و پیروان پان های رنگارنگ ناسیونالیستی گاهی از فدرالیسم نیز سخن می گویند، اما فدرالیسمی که این دوستان پانستانی ما از آن سخن می گویند چگونه فدرالیسمی است؟ ناسیونالیست های ایرانی دیوارکشی های هیتلری میان مردم ایران بر پایه نژاد و تبار و زبان و رنگ پوست و نیاکان و زادگاه را فدرالیسم می نامند! بی هیچ اما و اگری فدرالیسمی که دوستان نازنین و بزرگوار پانستانی ما خواهان آن هستند رسیدن به رژیمی ملوک الطوایفی مانند روزگار فرمانروائی پادشاهان باستانی و رسیدن به فدرالیسم از گونه سومالی است!
اگر فدرالیسم آن چنان که ناسیونالیست های ایرانی می گویند برابر با دیوارکشی های ناسیونالیستی میان مردم یک سرزمین آن هم در سده بیست و یکم باشد جز یک رژیم ملوک الطوایفی مانند رژیم های ملوک الطوایفی در زمان های برده داری و دهداری و زمان فرمانروائی پادشاهان باستانی چیزی دیده نخواهد شد! و با دیوارکشی های ناسیونالیستی میان مردم یک سرزمین بر پایه نژاد و تبار و زبان نمی توان مانند آمریکا و آلمان و روسستان و چین و فیلیپین و مکزیک به سیستم فدرال – دموکرات دست یافت و با این دیوارکشی ها آن چه به دست خواهد آمد رسیدن به یک رژیم ملوک الطوایفی مانند روزگار فرمانروائی پادشاهان باستانی خواهد بود!
به هر روی با پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی رسیدن به سیستم فدرال – دموکرات ناشدنی است و در کشورهائی مانند آمریکا، آلمان، روسستان، چین، مکزیک، فیلیپین که با رژیم فدرال – دموکرات گردانده می شوند کشورداری با دیوارکشی های ناسیونالیستی میان مردم این سرزمین ها پیوندی ندارد! پنجاه استان آمریکا از دیوارکشی به گرداگرد پنجاه نژاد و تبار و قومیت و ملیت و اتنیک و زبان برپا نشده اند! در فیلیپین بیش از صد زبان گویشور دارند اما فدرالیسم فیلیپین با دیوارکشی به گرداگرد گویشوران به بیش از صد زبان برپا نشده است، در چین ده ها زبان گویشور دارند که گاه شماره گویشوران این زبان ها به ده ها میلیون تن می رسد اما فدرالیسم در چین برابر با دیوارکشی به گرداگرد گویشوران به زبان های گوناگون و یا وابستگان به نژادهای گوناگون نیست!
سخن کوتاه، اگر ما بخواهیم در ایران نیز مانند آمریکا و آلمان رژیم فدرال – دموکرات بر سر کار آید نخستین کاری که باید انجام دهیم دور ریختن پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی مانند نژادپرستی و زبان پرستی و خاک پرستی و مرزپرستی و کهنه پرستی و مرده پرستی و سپس برپا کردن سیستم فدرال – دموکرات است!
اما در این پرسش که: “فدرالیسم می تواند مشکل اتنیک ها را حل کند؟” روشن نیست که سخن از کدام مشکل است؟ اگر مشکل نابرابری های دینی از آن گونه است که کردهای سنی و سیستانی های سنی و ترکمن های سنی دچارشان هستند این مشکل با ریشه کن شدن رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه که با فرهنگ و روش های زمان برده داری و شترچرانی بر ایرانیان تیره روز فرمانروائی می کند از میان خواهد رفت! وگرنه فارس های زرتشتی و مسیحی و یهودی و بهائی و بیدین و همچنین فارس های سنی نیز دچار این نابرابری ها هستند! برای نمونه خراسان پر از فارس های سنی در شهرهائی مانند تایباد است که هرگز حقوقی برابر با ترک های شیعه ندارند!
سه – چه روابطی میان رفع تبعیض و فدرالیسم و دموکراسی می بینید؟
روشن است در کشوری که ساختار فدرال – دموکرات داشته باشد نابرابری میان مردم آن کشور حتی اگر صد در صد از میان نرود بسیار کمتر از کشوری خواهد بود که هست و نیست آن کشور در پایتخت تلنبار شده است و با رژیمی دیکتاتوری گردانده می شود! آیا سطح زندگی مردمی که در فیلیپین کنونی زندگی می کنند برابر با سطح زندگی مردم فیلیپین هنگام فرمانروائی دیکتاتوری به نام فردیناند مارکوس در فیلیپین است؟ و آیا سطح زندگی مردمی که در چین کنونی زندگی می کنند برابر با سطح زندگی مردم چین هنگام فرمانروائی دیکتاتوری به نام چیان کای چک در چین است؟
چهار – نظر شما در مورد رابطه ناسیونالیسم و فدرالیسم چیست؟ آیا فدرالیسم موجب تجزیه ایران می شود؟ چرا؟
پیش از این گفته شد که برای برپائی رژیم فدرال – دموکرات باید ناسیونالیسم و پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی ریشه کن شوند! اما درباره این که آیا فدرالیسم موجب تجزیه ایران می شود؟ پاسخ این است که آیا کشورهائی که با ساختار فدرال – دموکرات گردانده می شوند رو به تجزیه می روند؟ و تجزیه طلبی در آنها رو به گسترش است؟ آیا آمریکا و آلمان و روسستان و چین و مکزیک و فیلیپین و ….. که رژیم آنها فدرال – دموکرات است تجزیه شده اند؟ روشن است که با برپائی رژیمی فدرال – دموکرات در ایران آینده تجزیه ای در کار نخواهد بود!
تجزیه طلبی برای آن است که هنگامی که رژیم هائی دیکتاتوری و ناکارآمد و ستم پیشه بر یک سرزمین فرمانروائی می کنند کسانی پیدا شده و خواستار جدائی بخشی از خاک آن سرزمین می شوند و در ارزیابی فراگیر در هیچ کجای جهان و در هیچ کشوری که با خردورزی گردانده می شود کسی خواستار جدا شدن بخشی از آن کشور نمی شود، در آمریکا حتی یک خر را نیز نمی توان پیدا کرد که خواستار تجزیه بخشی از خاک آمریکا شود! آیا در آلاسکا که یکی از استان های آمریکاست و بسیار دورتر از خاک اصلی آمریکاست کسی خواستار تجزیه از آمریکا شده است؟ و آیا در هاوائی که یکی از استان های آمریکاست و هزاران کیلومتر دورتر از خاک اصلی آمریکاست کسی خواستار تجزیه از آمریکا شده است؟
به چین نگاه کنید، مردم هنگ کنگ و مردم ماکائو خودشان با خواست خودشان به چین پیوستند و چین نه تنها با ساختار فدرال – دموکرات تجزیه نشد بلکه هنگ کنگ و ماکائو نیز به چین پیوستند! البته سخن درباره چین بسیار بیش از آن است که در یادداشتی کوتاه بگنجد، در چین حجاب سیاهی و تباهی جائی ندارد، در چین از نابرابری حقوقی زن و مرد چیزی دیده نمی شود، در چین چیزهائی مانند تورم تازنده و گرانی های جهشی و بیکاری و بی پولی و کمبود خوراک و کمبود خانه و کمبود دارو و بازار سیاه و ….. دیده نمی شوند، در چین آموزش و پرورش تا پایان دبیرستان رایگان است، در چین بهداشت و درمان رایگان است، هم اکنون چین پس از آمریکا دومین کشور اقتصادی جهان است و شاید به زودی از آمریکا نیز پیشی گیرد و ….. چرا کسانی باید در چین کنونی پیدا شده و خواهان جدائی از چین شوند و یا از شهروند چین بودن ناخشنود باشند؟
در ایران آینده نیز اگر رژیمی فدرال – دموکرات بر سر کار آید که مانند رژیم های آمریکا و چین با خردورزی کشورداری کند تجزیه ای در کار نخواهد بود!
پنج – در رابطه با فدرالیسم غیر از آن چه آمد آیا مسأله مهم دیگری در نظر دارید که مطرح کنید؟
بدبختانه هنگام سخن گفت درباره فدرالیسم بسیاری از واژه ها و جستارها درهم می آمیزند و کار به وارونه فهمی و بدفهمی می کشد! و بدبختانه برای بسیاری از کسانی که دانش سیاسی بالائی ندارند و ناسیونالیست هم نیستند نخستین واژه هائی که هنگام سخن گفتن درباره فدرالیسم بر زبان می آورند ملیت و قومیت و اتنیک است! هرگز و هرگز فدرالیسم دموکراتیک برابر با دیوارکشی میان مردم یک سرزمین بر پایه نژاد و تبار و زبان و قومیت و ملیت و اتنیک نیست! این جستارها و به ویژه ناهمسانی فدرالیسم دموکراتیک با رژیم ملوک الطوایفی باید ریز به ریز برای همگان به ویژه جوانان کم سن و سال و ساده دل فهمانده شوند تا هنگام سخن گفتن درباره فدرالیسم آن چه که به ذهن می رسد دیوارکشی های هیتلری میان مردم یک سرزمین نباشد!
ایران گلوبال